English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (8056 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
detachment parry U دفاع با دور کردن شمشیرحریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detachment U دسته
detachment U فوج
detachment U قسمت زیرامر
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U بخش
detachment U گسلش
detachment U کناره گیری
detachment U جداسازی تفکیک
detachment U قسمت
parry U جا خالی دادن
parry U سد کردن دفاع مستقیم
parry U دفاع
parry U محافظ باش
parry U حرکت دفاعی در جنگ باسرنیزه
parry U دفع کردن حمله حریف
parry U دورکردن
parry U دفع حمله
parry U دورسازی طفره رفتن
advance detachment U قسمت پیشرو
operations detachment U عنصرعملیات رسد عملیات
operations detachment U قسمت مسئول عملیات
headquarters detachment U بخش قرارگاه
headquarters detachment U قسمت ارکان
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
advance detachment U قسمت سرجلودار
casual detachment U یکان جدا شده و منتظر دستوریا ماموریت قسمت جدا شده
simple parry U دفاع ساده
parry of debate U دفاع درمنافره
ceding parry U کنار زدن حمله و سد کردن شمشیر حریف در خط جدید
parry a grip U بدل
circular parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
counter parry U دفاع با حرکت چرخشی شمشیر
compound parry U دفع شمشیر حریف با دو حرکت یا بیشتر
contraction parry U ترکیبی ازدفاع ساده وچرخشی
semi circular parry U دفاع نیمدایره
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com